سه‌شنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۶

مليت : ايراني

ميدونم كه ايراني بودنمون اينروزها خيلي افتخاري نصيبمون نميكنه ميدونم همه افتخاراتمون مال گذشته هاي دوره
ميدونم كه به طوايف مختلف تو اين مملكت ظلم شده اما بازم دلم ميگيره كه يكي كه خودش و همه اجدادش تو اين كشور متولد شدند بگه من ايراني نيستم چرا؟ چون تو اين مملكت براي من هيچ ارزشي قائل نيستند آخه براي كدوم ما ارزش قائل هستند چي به سرمون اومده كه به اين راحتي مليتمون رو زير سوال ميبريم دلم ميگيره‏‏‏‏؛ خيلي وقتها دلم از اين مردم ميگيره

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

avval!

ناشناس گفت...

hamishe khoshal boodam az inke iraniam va irani bodan ro doostdaram ama dar morede oonae ke darmoredeshoon neveshty vaghty fekr mikonam be in natije miresam ke shayad oona ham hagh daran...

آقاي الف گفت...

فکر می کنم هرچی بلا سرمون اومده، همیشه تاریخ، مال اینه که همیشه مرغ همسایه یا همسایه هامون نه تنها غاز بوده که ماه بوده. به همین جهت هم هر چی داشتیم و داریم رو ول کردیم چسبیدیم به اونچه که دیگران دارند. ترکا فکر می کنن اگر تو جمهوری آذربایجان یا ترکیه زندگی کنن اوضاعشون بهتر می شه. حاشیه خلیج فارس فکر می کنن اگر پاشون برسه اون ور خلیج همیشه فارس زندگیه تاریکشون روشن می شه. کردها همینطور، بلوچا یه طور دیگه. خلاصه من این روزها به این باور رسیدم که گذشته از برخی موضوعات کلان، تو خیلی موارد اولین متهم و اولین خطاکار خودم هستم. خیلی از چیزها ربطی به دولت نداره. از زمان ورود اعراب به این سرزمین که با آخرین نفس تمدن درخشان ما هم همراه بود همیشه هر اتفاقی افتاده مقصر دولتها و پادشاهان معرفی شدن. مگه دولتمردان و پادشاهان رو هم وارد میکردیم. نه به خدا. از بین همین مردم بالا می رفتن. به نظر من آدمی که ریشه نداشته باشه فرقی نمی کنه کجا زندگی کنه. آدم بی ریشه مثل درخت بی ریشه است. هر جا باشه و هر جور باشه بالاخره خشک می شه

آقاي الف گفت...

راستش این شعر رو تو وبلاگ آقای میم دیدم خیلی خوشم اومد. متعلق به ملک الشعرای بهاره. امیدوارم آقای میم از این دزدی ادبی دژم نشه
خوش آن روزگار همايون ما
خوش آن بخت پيروز و ميمون ما
کجا رفت هوشنگ و کو زرتشت؟
کجا رفت جمشيد فرخ سرشت؟
کجا رفت آن کاوياني درفش؟
کجا رفت آن تيغهاي بنفش؟
کجا رفت آن کاوه نامدار؟
کجا شد فريدون والا تبار؟
کجا شد هخامني کجا شد مدي؟
کجا رفت آن فره ايزدي؟
کجا رفت آن کورش دادگر؟
کجا رفت کمبوجي نامور؟
کجا رفت آن داريوش دلير؟
کجا رفت داراي بن اردشير؟
دليران ايران کجا رفته اند؟
که آرايش ملک بنهفته اند
بزرگان که در زير خاک اندراند
بيايند و بر خاک ما بگذرند
بپرسند از ايندر که ايران کجاست؟
همان مرز و بوم دليران کجاست؟
بينند که اينجاي مانده تهيز اورنگ و ديهيم شاهنشاهي
راستی اگه خواستین به وبلاگ آقای میم هم یه سری بزنین. حتماً خوشتون میادو موضوعات جالبی مطرح می کنه.
http://360.yahoo.com/mehdiraouf

ناشناس گفت...

با آقای الف موافقم. متهم ردیف اول خودم هستم. به نظر من این جمله را باید با آب طلا نوشت. فکر میکنم هر کدوم از ما به جای اینکه بیایم اسممون رو عوض کنیم، لباسمون رو عوض کنیم، ملیتمون رو عوض کنیم ... سعی کنیم طرز فکرمون رو عوض کنیم و بفهمیم که به عنوان یک انسان چه حقوقی باید داشته باشیم و برای گرفتن حقمون دست به کار بشیم، همه چی به طور خودکار به سمت تکامل حرکت میکنه. موضوع اینه که با این طرز فکری که الان داریم اگه همه مردممون در آن واحد بتونند به بهترین کشور دنیا هم مهاجرت کنند بعد از مدتی اون کشور به طور خودکار میره تو ردیف بدترین کشورها. میخوام بگم که اگر کشوری میشه جای خوبی برای زندگی کردن مهمترین دلیلش مردم هستند.
البته باید اذعان کنم که اتفاقات خوبی افتاده که مسلما در آینده نتایجش دیده خواهد شد. البته این آینده به نظر من میتونه 3 یا 4 نسل بعد باشه.

ناشناس گفت...

آقای الف عزیز همونطور که گفتی اون شعر متعلق به ملک الشعرا بهار هست و شما نه تنها مرتکب دزدی نشدی بلکه باعث شدی که تعداد بیشتری از این شعر زیبا بهره مند بشند.
درود بر تو

ناشناس گفت...

دوست عزيز تعريف مليت ايراني را اولين بار رضاخان به همراه اربابش انگليس در ايران مطرح كرد انهم تحت عنوان يك ملت و يك دولت و يك زبان از همين جا حركت دموكراتيك تركها در ازربايجان و همچنين كردستان بر عليه اين مليت نژادي و بر پايه نژاد پرستي رخ داد همه ما به نوعي مي دانيم در ازربايجان زماني كه ارتش ملي ايران شما وارد تبريز شد چه جنايتها كه نكرد
كه از گفتن انها شرمم مي ايد

همين نام مليت ايراني كه شما از ان دم مي زنيد در سال 1324 در تبريز تمام كتابهاي تركي را اتش زد همان چيزي كه شما از اعرابي كه 1400 سال پيش كردند گله مند هستيد يا به نوعي مي شود گفت كينه داريد
همين تعصب مليت بود كه در تبريز دستور دادند كه هر كس تركي حرف زد افسار بزنند و در شهر بگردانند
***********************************
در مورد كرد ها بدتر از تركها بدبخترين ملت روي زمين هستند
كدام صاحب منصب كرد ديد ه ايد
باز تركها را با چند مسئول خائن احمق مي كنند

يادتان باشد كه علاوه بر همه اينها سني هستند
گذري به سنندج كنيد و بپرسيد ايراني هستيد يا نه ببينيد چه جواب مي دهند
***********************************
سرمايه اي كه الان مام ميهن شما از ان اداره مي شود از زير پاي اعراب خوزستان بيرون كشيده مي شود امثال شما در مورد اعراب چه فكر مي كنيد همين چند روز پيش جوانان عرب هويت خواه را به نام ايران اعدام كردند
وجداندانتان چه مي گويد
***********************************
در مورد بلوچ ها انقدر كه همان شهر سوخته
***********************************
مبارك باد اين مليت براي شما

من هيچ مليتي ندارم و ارزويم اين است كه مليتمان انسانيتمان باشد

آقاي الف گفت...

دوست عزیز و ناشناس ما، گرچه شیوه گفتار و نحوه استدلال، خصوصاً ارجاعات تاریخی و خبری شما را نمی پسندم اما تا اندازه ای با این موضوع که بی عدالتی هایی در طول تاریخ به ویژه بر علیه اقوام خاصی صورت گرفته موافقم. اما نمی توان پذیرفت که این امر دستاویزی برای انکار هویت و گذشته جمعی و فردی باشد.ضمن احترام قلبی به نظرات شما، باید بگویم ترکی و عربی زبانهایی هستند که برخی اقوام ایرانی اعم از آذری، لر، بلوچ، گیلک یا ساکنان برخی شهرها مثل شهرهای مختلف استان خوزستان یا برخی دیگر از استانهای حوزه خلیج همیشه فارس بدانها سخن می گویند که صرفاً به جهت نزدیکی و مراوده های احتمالی با اقوام مرتبط بوده است و نمی تواند دلیل وابستگی ملی یا تاریخی باشد. چه بسا که بسیاری اقوام دیگر کشورها از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس یا دریای خزر یا حتی برخی کشورهای همسایه غربی یا شرقی بهتر از من و شما فارسی سخن می گویند و می نویسند ولی اصلاً ایرانی و آریایی به شمار نمی آیند. علاوه بر این ملی گرایی و احساسات ناسیونالیستی ساخته و پرداخته قرن اخیر نیست که بشود آنرا مثلاً به رضاخان و امثالهم نسبت داد که البته اگر هم می شد نسبت داد به نظر من شاید می توانست یکی از نقاط درخشان کارنامه سلطنت وی باشد.علاقه به آب و خاک و ریشه های کهن یک سرزمین منافاتی با جهان وطنی بودن و روشن اندیش و بزرگ اندیش بودن ندارد و چه بسا اگر امروز نتوانیم هویت دیروز خود را حفظ شاید فردا هم هویت امروز خود را گم کنیم. پیروز باشید

ناشناس گفت...

از اين كه هر جنايتي را به نام ميهن شما قبول و روا مبي داريد متاسفم و اينكه راحمان جداست با احترام

دوم اينكه تاريخ طبري يكي از مهمترين منابع حضور تركها در اذزبايجان كه تا حدودا 900 سال قبل مي رساند منبع مناسبي مي تواند براي ادعاي شما مي تواند باشد

سوم اينكه اتش زدن كتاب به دستا اريايي هاي عزيزتان در تبريز را قبول نداريد يا شرمتان مي شود از اين موضوع

دوست عزيز دوران اريا مداري فردوسي گري و همه اينها به سر آمده من و شما و همه ما يا بايد تعريف مان از مليت را عوض كنيم يا اينكه به مرور بايد شاهد جنگهاي داخلي براي استقلال ملل تحت ستم در ايران باشيم
دوست عزيز زبان فارسي اگر در هويت ملي شما ركن اساسي است در هويت ملي هزاران ازربايجاني و عرب و بلوچ كه رفته رفته ميليوني مي شوند جايي ندارد


دوست عزيز انكار مليت عرب و ترك و استناد به اينكه در اثر مراوده زبان مربوطه را ياد گرفته اند حرفي است كه از روي منطق نمي تواند باشد شما از خودتان بپرسيد چرا زبان مردم تاجيك كه از 4 طرف در احاطه مردمان ترك هستند تركي نشده است

ناشناس گفت...

سلام و تبريك سال جديد،
1- دعواي مليت و ايران و ايراني و لر و عرب و ترك با عصبانيت حل نمي شود. آقاي الف يك مهماني ترتيب بدهند ماهم بياييم چايي تعارف كنيم و كامي شيرين كنيم و بحثي حضوري كنيم در اين باره.
2- برخلاف درخواست خانم شين براي تحريم 300، نتيجه فروش آن شايان توجه است.
3- برادران حفظ وحدت كنند
4- خواهران حفظ عفت كنند
5- لر باشيد
6- كرد باشيد
7- آذربايجاني باشيد
8- ايراني باشيد
9- خوب باشيد
10- انسان باشيد
11- با اصل و نسب باشيد
12- بيشتر تحقيق كنيد
13- بيشتر بيانديشيد
14- فريب سخنان بازرگانان سخن را نخوريد
15- اگر كله تان داغ است سري به يخچال منزلتان بزنيد تا خنك شود.
16- نگذاريد از مغز خامتان استفاده هاي ناجور بشود.
17- من

آقاي الف گفت...

گذر زمان خیلی از موضوعات رو حل خواهد کرد. البته نظر شخصی من اینه که بهتره این قبیل مسایل مشمول گذر زمان نشه. اما به هر حال با پیشنهادات چندگانه فوق خصوصاً با قسمت مهمانیش کاملاً موافقم.