پنجشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۵

Midaq Alley

چند وقت قبل من و خانم شين يه فيلم ايتاليايي ديديم . موضوع فيلم زندگي آدم هاي يك محله فقير نشين بود و محور فيلم هم دو مرد جوان و نامزد يكي از اونها.چشمتون روز بد نبينه مثل خيلي از فيلم هاي ايتاليايي ديگه بعضي جاها حال آدم از زندگي بهم مي خورد. بگذريم از بازي خيلي خوب بازيگرها اما همون موقع هم از اون فيلم اصلاً خوشمون نيومد. تا اينكه ديروز پيرو هماهنگي هاي قبلي دوست خوبم آقاي ميم تماس گرفتند و به همراه همسرش خانم الف و دو تا ديگه از دوستانشون يعني آقا و خانم ميم ما رو به تماشاي فيلم كافه ستاره دعوت كردند. ما هم از اونجا كه برادرم آقاي ر هم براي ثبت نام در دانشگاه به تهران اومده به همراه اون رفتيم سينما عصر جديد. شب خوبي بود ازاين بگذريم. البته صندلي هاي سالن هم خيلي بد بود از اين هم بگذريم (توصيه مي كنم فقط سينما فرهنگ بريد). اما در مورد فيلم. تو پنج دقيقه اول كم مونده بود پاشم از سينما بيام بيرون. خصوصاً اينكه همون موقع بازي ايران و سوريه بود و ايران هم گل دوم را به اين سوري هاي بوزينه زده بود. شما تصور كنيد توي يكي از سالن هاي سينما عصر جديد نشستيد داريد نسخه ايراني و صد البته اسلامي يك فيلم اجتماعي بالاي 18 سال ايتاليايي رو نگاه مي كنيد. بخش قابل توجهي از نسخه ايتاليايي فيلم تو اتاق خواب افراد و كاباره ها و بعضي جاهاي معلوم الحال ديگه ايتاليا فيلمبرداري شده. حالا آقاي سامان مقدم كارگردان فيلم چه جوري فكر كرده و تصميم گرفته كه مي تونه نسخه ايراني اين فيلم رو بسازه و بفروشه خدا مي دونه. حالا جالبه بدونين اين فيلم خيلي هم سرو صدا به پا كرده و داره با فيلم بنام پدررقابت مي كنه. خداييش يك تار موي حاتمي كيا به اين فيلم ميارزه. حداقل، كارش كپي بي سروته يك كار خارجي درجه 3 يا 4 نيست. نكته مهم تر اينكه اصلاً هيچ جاي فيلم هم اشاره نمي شه كه اي مردم اين فيلم كپي يا برداشت آزاد از فلان فيلم يا فيلمنامه است و همين هم باعث مي شه مخاطبي كه نسخه اصلي فيلم رو نديده فكر كنه چه فيلم خوبي رو داره تماشا مي كنه و آقاي سامان مقدم و فيلمنامه نويسش چه آدم هاي خلاق، پيشرو و دلگنده اي هستند. خلاصه فيلم تموم شد و ما اومديم بيرون. اما باور كنيد از ديشب تا الان همش دارم احساس تحميق مي كنم و حرص مي خورم. ببخشيد طولاني شد. اميدوارم در مورد سينما بتونيم بيشتر مطلب بنويسيم و بخونيم

۳ نظر:

خانم شين گفت...

نميدونم چرا اينطوري شده ولي هر فيلم خوب و يا آهنگ زيبايي كه ميشنوي بايد شك كني چون حتما از يه جا اين ايرانيا كش رفتن همين چند وقته پيش يه فيلم ديديم به اسم we are no angles كه ظاهرا مارمولك رو هم از روي همين ساخته بودند گرچه به نظرم مارمولك قابل تحمل تر از كافه ستاره بود

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
بهتره حرص نخوری ولی چه خوب شد که اینو نوشتید... می خواستم برم سینما حالا می دونم چه فیلمی برم بهتره

ناشناس گفت...

اگه اشتباه نكنم اون جمله از محمدعلي بهمني بايد باشه