سه‌شنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۵

جلب توجه



از وقتي يادم مياد آدم تنها و منزوي نبودم و معمولا دوستايي كه تعدادشون كم هم نبوده داشتم تقريبا از همه اقصي نقاط كشورهم بودند چون من يه بخشي از درسم رو اصفهان خوندم و خب اونجا بچه هايي از شهرهاي ديگه هم بودن خاطرات تلخ و شيرين هم زياده بعدا كه درس تموم شد خوب صميمي تر ها بيشتر همديگرو ميديديم بعد هم يواش يواش تقريبا اكثر قريب به اتفاق دوستها در اقصي نقاط دنيا پراكنده شدند به غير از 2 ، 3 نفر.
تا مدتها اين احساس در من تقويت مي شد كه تمام اين رابطه ها رو من تا مدتهاي مديد به زور اينجا كشوندم چون به محض اينكه از طرف من مدتي تماسي نبود به كل رابطه قطع مي شد واين قضيه من رو به شدت مي رنجوند شايد من هميشه تو رابطه هام انرژي بيشتري مي گذاشتم و خب انتظار داشتم همه مثل خودم باشند و نبودند و حالا ياد گرفتم كه اگه فكر مي كني يه رابطه ارزش ادامه رو داره سطح توقعت رو ازش كم كن تا راحتتر باشي خيلي وقتها كافيه فقط براي چند دقيقه اي حتي بعد از يك ماه كه با يه دوست حرف مي زني فقط سنگ صبورش باشي ، يه شنونده خوب باشي همين، چون ديگه اين روزها خيلي نميشه انتظار داشت كه همه تمام وقت در دسترس باشند. بعد از ازدواج بهترين دوستم همسرمه هر وقت احساسه تنهايي ميكنم هر وقت خيلي خوشحالم هر وقت عصبانيم اون هست وبودنش به من آرامش مي ده ولي با همه اينها دلم مي خواد باز مثل قديما دسته جمعي با دوستها قرار بزاريم بريم بيرون (قابل توجه دوستهاي آقاي همسر كه كلا بي معرفتند و اصلا به دوستشون سر نمي زنند ) عجب روزگاري شده آدم مجبوره براي جلب توجه بعضي ها به چه روشهايي دست بزنه تا شايد خجالت بكشند يه قراري بزارند بريم بيرون

۴ نظر:

آقاي الف گفت...

بزرگي گفته اگر مي خواهي چيزي براي هميشه مال تو باشه، اجازه بده از تو رها و آزاد بشه. همونطور كه خانم شين گفته اين روزها اكثراً گرفتاريم و همين باعث ايجاد فاصله هاي ظاهري شده ولي اگه دل ها به هم نزديك باشن فاصله هاي زماني و مكاني عامل موثري نيستند. دوستاني داريم كه بعد مدت ها شايد سال ها كه ما جامون و بعضي وقتها حتي اسم و رسممون عوض مي شه مي گردن و پيدامون مي كنن يا با يك تلفن غير منتظره غافلگيرمون مي كنن. اين قبيل دوست ها سرمايه هاي زندگي ما هستند. كساني مثل آرش،مهدي، علي، عليرضا، فرشيد از دوستان من يا كساني مثل آناهيتا، پريسا، غزال، سعيده ومريم از دوستان شيوا و شايد خيلي هاي ديگه.خاطرات روزهاي خوب مشتركي كه داشتيم هميشه برامون مي مونه و اميدواريم همچنان ادامه پيدا كنه.خودمون هم بايد سعي كنيم با دوستانمون همونطور رفتار كنيم كه از اونها انتظار داريم

ناشناس گفت...

طوري نيست. اگر هم شما ما رو فراموش كردين، من يكي همچنان مخلصتون هستم. درسته كه اسم ما بين اسامي مذكور در مثالتون نبود، ولي ارادتمنديم

آقاي الف گفت...

دوست عزيز من، عطف به اون داستان معروف و اينكه من تبريزي هستم، شما جزو اون قسمت و غيره بودين. ما هم ارادتمنديم و از لطفتون سپاسگزار. دوستاي خوب هميشه عزيزن حتي اگر سهواً از قلم افتاده باشن. خودت رو معرفي كني بد نيست. حداقلش اينه كه ما يكي ديگه شرمنده نمي شيم

ناشناس گفت...

سلام.
خوب که فکر میکنم میبینم من هم وقتی جوونتر بودم همینطور فکر میکردم. یعنی فکر میکردم که من توی دوستی خیلی مایه میذارم و بعضی اوقات به خاطر همین تفکر دوستهام رو از دست دادم. چون توقعم خیلی ازشون بالا میرفت. به طوری که اونها واقعا نمیتونستند این توقعات من رو بر آورده کنند. بعدا که کمی بزگتر شدم به این نتیجه رسیدم که ممکنه اونها هم همینطور فکر کرده باشند. آخه میدونید کم کم فهمیدم که همه چیز نسبیه. یعنی مثلا وقتی که من فکر میکردم که خیلی دارم مایه میذارم ممکن بود که همون دوستها فکر کنند که من اصلا به فکرشون نیستم یا برعکس. خدا بگم چیکارت کنه خانم ش که آدمو مجبور میکنی چه حرفایی بزنه.
از همه این حرفها بگذریم راستش من هم خیلی دلم برای هر دو تون تنگ شده ولی خوب چه میشه کرد وقتی بعد از مدتها یه برنامه کوچولو هم که میگذاریم یا میگید که مهمونی دعوت هستید یا میگید که داریم دنبال خونه میگردید.(این اون قسمته که من فکر میکنم یه ذره مایه گذاشتم ولی شما ها تحویل نگرفتید):d
راستش بعدش گفتم که خوب هرموقع خودشون وقت داشته باشند تماس میگیرند و هم دیگرو میبینم و اصلا برنامه هم همین بود که آقای الف بعد از اینکه سرش خلوت شد یه برنامه ردیف کنه و همدیگرو ببینیم. حالا اگه قراره که بر اساس گفته شما ما خجالت بکشیم و یه تماسی بگیریم و یه قراری بگذاریم حتما همین کار رو میکنیم.
موفق باشید.
به زودی میبینمتون.