سه‌شنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۵

درباره حوادث اخير آدربايجان

شنيدم كه هموطنان آذري، خصوصاً همشهريان من در تبريز، به برخي اهانت هاي صورت گرفته و نيز نا ملايمات چندي ديگر اعتراض داشته و گويا تظاهرات كرده اند. حقيقتاً در رابطه با ريشه ها و علل اين حوادث اطلاع دقيقي نداشته و لذا قصد قضاوت ندارم گرچه معتقدم هر كس حق دارد آزادانه نظر خود را اعلام كرده و حتي اعتراض خود را به گوش ديگران برساند. اما ظاهراً در حين اين اعتراضات شعارهايي در حمايت از استقلال و خودمختاري آذربايجان، پان تركسيم و نظاير آن سر داده شده و حتي فارس، روس و ارمني همگي دشمن تركها معرفي شده اند. حداقل در مورد اخير به راحتي مي توان حضور و تحريك عثماني هاي هار را به وضوح ديد. اما صرفنظر از اين موضوع نكات ديگري نيز هست كه حتماً بايد مدنظر قرار گيرند
اول: چه كسي گفته كه هموطنان آذري، نگهبانان آتوربايگان، آتش اشراف ايرانيان باستان، ترك هستند. اين هموطنان صرفاً به دليل مجاورت و مهاجرت اقوام ترك، به زبان آنها سخن گفته اند. نظير اين موضوع را در جنوب و جنوب غرب ايران نيز داريم. اقوام اين بخش از كشور بزرگمان به زبان عربي نيز سخن مي گويند. آيا زبان دليل تعلق يك فرد به يك قوم يا نژاد خاص است؟ جالب اينكه دوستي داشتم كه به پان تركسيم و خصوصاً استقلال و جدايي آذربايجان از ايران اعتقاد راسخ داشت (البته ايشان در حال حاضر در آذربايجان كانادا مشغول خوش گذراني و صدالبته خدمت به خلق مظلوم آن خطه هستند). او معتقد بود كه بعضي از هموطنانش در شمال چين زندگي مي كنند و دليلش هم اين بود كه آنها هم در حال حاضر به لهجه خاص خودشان به زبان تركي حرف مي زنند
دوم: پان تركيسيم سياستي است كه تركيه از قرنها پيش به شدت آن را دنبال مي كند و با استفاده از اين حربه درصدد احياي امپراطوري خونريز عثماني است. گويي هنوز عثماني هاي هار از خونهايي كه در طي قرنها ريخته اند سيراب نشده اند. برخي نيز در ايران دانسته يا نادانسته آب در آسياب آنها مي ريزند. آيا واقعاً آذربايجان مستقل و جدا از ايران معني دارد؟ به نظرم در صورت تحقق اين امر آذربايجان لقمه چرب و نرمي براي عثماني ها خواهد بود. هنوز خون كشته هاي سربازان دلير آذري ايران زمين بر روي سنگ هاي چالدران خشك نشده است كه بخواهيم زير بار يوغ چنين ذلتي برويم
سوم: فرض بگيريم كه گروهي به گروه ديگري از مردم ايران زمين اهانت كرده باشند. آيا بايد اين موضوع را دستاويزي براي دشمن پنداري همه جهان با آذري ها قرار دهيم؟ آيا اين يعني اينكه آذربايجان بايد مستقل باشد؟ آيا اين بي مبالاتي ديگران به ما اجازه مي دهد تا مرز و بوم اين آب و خاك را كه در طول تاريخ با چنگ و دندان حفظ كرده ايم را تكه تكه كرده و به عثماني هاي هار يا اعراب وحشي تقديم كنيم؟
چهارم: رهبران اين قبيل حركتهاي احساسي همانهايي هستند كه در آمريكا خود را مالك جهان، در تركيه خود را امپراطور ملت ترك و در ايران خود را رهبر جهان اسلام مي دانند.اين همان فلسفه اي است كه جهان را سياه سياه يا سفيد سفيد مي بيند همانهايي كه فلاني را خوب خوب و ديگري را بد بد مي بينند. صميمانه اميدوارم نگاه منتقدانه اما مثبت جايگزين اين تفكرها و فلسفه ها شود
پنجم: همه دنيا در صدد اتحاد و يكي شدن و برداشتن مرزها و فاصله ها هستند. اروپا، امريكاي لاتين، آمريكاي جنوبي، آسياي جنوب شرق و حتي بخش هايي از خاور ميانه و آسياي مركزي را ببنيد. دهكده جهاني در حال شكل گرفتن است. در دنياي امروز تنها و كوچك معني ندارد. امروزه منافع هيچ كس به تنهايي قابل تامين نيست. هر كدام از كشورها به هر حال به يك طرفي غش كرده اند. خود تركيه را ببينيد به هر خفتي تن داده تا وارد اتحاديه اروپا شود . آنوقت توي كشور ما هنوز گروهي دنبال استقلال و تجزيه و نظاير آن هستند. فرض كنيد از امروز آذربايجان از ايران جدا شده و به عنوان يك كشور مستقل در جهان شناخته شده، بعد چه؟ طرح آينده چيست؟ هدف چيست؟ كدام استراتژي قرار است دنبال شود؟ ساختار طبقه سياسي حاكم چيست؟ هزينه هاي كشور داري از كجا قرار است تامين شود؟ اصلاً متولي اين كشور كيست؟ ووووو
واقعاً بعضي وقت ها با ديدن و شنيدن بعضي چيزها مغزم از كار مي افته

۳ نظر:

ناشناس گفت...

من با همه وجود به تو افتخار مي كنم

خاتونك گفت...

بعضی از این هموطنان تجزیه طلب که نام آذربایجان رو گذاشتن آذربایجان جنوبی و هدفشون پیوستن به کشور به ظاهر دموکرات الهام علی اف هست. نمیدونم این آدمها واقعا به کاری که می کنن آگاهند یا کورکورانه دنبال یکعده خائن و قدرت طلب افتادن. کاش از تاریخ درس می گرفتن.

ناشناس گفت...

آذزبایجان اویاخدی انقلابا دایاخدی :D:D
اگه معنیش و متوجه نشدین از آقای الف بپرسین میگه :D:D