چهارشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۶

تحريك امنيت اجتماعي

خبرنگار:خب خانوم تعريف كن ببينيم چي شده
دختر:من داشتم ساعت 1 ظهر از تو محلمون رد ميشدم چند تا پسر كنار خيابون نشسته بودن اومدن جلو بهم متلك انداختند دهنشون بوي مشروب ميداد منو با چاقو زخمي كردن انداختن تو ماشين بردن تو خونشون
خبرنگار :شما بهشون التماس هم كرديد
دختر : بله خيلي
خبرنگار: ميشه دقيقا بگين چطوري التماس ميكردين
دختر : هر چي لازم بود گفتم حاضر بودم بميرم بهم تجاوز نكنند
خبرنگار : آقا پسر تعريف كنيد ببينيم به اين خانوم چطور تجاوز كرديد؟
پسر :هيچي با دوستام نشسته بوديم تو كوچه اين خانوم داشت رد ميشد ما مشروب خورده بوديم و هيچي حاليمون نبود با تهديد چاقو سوار ماشينش كرديم هر چي هم بهمون التماس كرد گوش نكرديم و بهش تجاوز كرديم داشت از دستمون فرار ميكرد 9 ضربه چاقو بهش زديم(لازم به ذكر است آخرين ضربه چاقو باعث شده طحال دختره رو در بيارن اما تا حالا دليل اصلي اين تجاوز هنوز مشخص نشده كه بيكباره آقاي خبرنگار باهوش يك سوال بسيار مهم ميپرسه)
خبرنگار:اين خانوم وضع لباس پوشيدنش چطور بود؟( و پسره هم به يكباره يادش ميافته كه تمام مشكلاتي اتفاق افتاده مربوط به مشروب خوردن آقا و يا اساسا اينكه ايشون يه بيمار رواني هست نداره)
پسر : اين خانوم لباساش تحريك آميز بود مانتوش تنگ بود شلوارش هم كوتاه بود موهاش هم پيدا بود
خبرنگار:خانوم شما لباساتون چطوري بود؟
دختر :به نظر من لباسهاي من تحريك آميز نبود تازه با اين وضع هر بلايي كه دلشون خواست سر من آوردن اگه لباس تحريك آميز تنم بود چيكار ميكردن
خبرنگار : شما براي هم سن و سالهاتون پيامي ندارين
دختر : يك ذره بيشتر تو لباس پوشيدن مراعات كنند
اينها گوشه هايي از برنامه ديشب كوله پشتيه
نتيجه گيريش باشه با شما ولي منكه اگه خبرنگار دم دستم بود قطعا خفش ميكردم
پي‌نوشت:فرانكلين عزيز من هم اونقدر عصباني بودم كه آقاي الف از ترس اينكه بلايي سر تلويزيون نيارم سريع كانال رو عوض كرد

هیچ نظری موجود نیست: