چهارشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۶

معجزه

وقتي اتفاق بدي تو زندگي كسي مي افته - اونقدر بد كه آرزو كنه كاش هيچوقت اون اتفاق نمي افتاد - به خودش مي گه كاش معجزه اي رخ بده. كاش واسه يكبار هم كه شده قوانين طبيعت تغيير كنه. كاش همه اين اتفاق ها خواب باشه و من يهو از خواب بپرم و در حالي كه قلبم به شدت مي زنه به خودم بگم آخي خواب بود! اما معجزه هيچوقت اتفاق نمي افته كما اينكه با اين تعاريف و باورهاي ما از معجزه، قبلاً هم اتفاق نيافتاده. اون معجزات تو كتابهان، مال قصه هان. اينو گفتم تا خانم شين كه از مرگ دكتر ميچ تو سريال پرستاران خيلي ناراحت شد و گريه كرد و همش داشت آرزو مي كرد كه معجزه اي رخ بده بدونه كه رهايي از مرگ معجزه نيست چون زندگي در متن هستي جريان داره. اين مرگه كه معجزه است. گرچه خيلي وقتها تاسف و تاثر برانگيزه. اميدوارم همگي زندگي پرباري داشته باشيم

۴ نظر:

خانم شين گفت...

باز دوباره يادم افتاد
تري بيچاره
خانم شين حساس

Natalie گفت...

البته اگه فیلم ایرانی بود بدون تردید معجزه ای رخ می ‌داد!

ناشناس گفت...

وای ی ی ی ی دکتر میچ مرد؟؟؟

ناشناس گفت...

che esme in doctore ashnast:D
seriale parastaran kojaie?:D
aghaye alef 100% bahatoon movafegham !
agar gharar bood har kas dar khaste mojeze kone ke kasi zende beshe ghatan harki mimord hadeaghal ye nafaro dasht ke hamchin arezooi kone,intori nezame margo zendegi be ham mirikht
marge haghe vali na vase hamsaye
mer30 az tazakore be jatoon
albate khanoome shine ma kami roohie latifo hasasi daran:* ke az marg too filma ghose dar mishan