دوشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۵

خانم خبرنگار

ديشب به طور اتفاقي داشتم برنامه بيست و سي رو تماشا مي كردم كه يكي از خبرهاش مربوط به حضور يك خانم خبرنگار ايراني شاغل در يكي از اين شبكه هاي تلويزيوني امريكايي يا انگليسي (حالا دقيقاً يادم نيست كدوم شبكه) در مجلس بود. اول مي خوام يه اعترافي بكنم و اون اينكه من عموماً از خبرنگارها به ويژه خبرنگارهاي معروف - حالا شما فرض كنين به دلايل شخصي از جمله عقده هاي سرخورده دوره كودكي- اصلاً خوشم نمياد. اما اين ديشبيه با وجود اينكه نوعاً هموطن ما هم به شمار مي رفت و منطقاً بايد مايه مباهات و افتخار ما مي بود اما به شدت من رو دچار حالتي كرد كه مي تونم اسمش رو انزجار بگذارم. موضوع از اين قرار بود كه تعدادي خبرنگار زن و مرد ايراني با يه تعداد سوال كليشه اي دور اين خانم رو توي مجلس گرفته بودن و مي خواستن سر از كارش از جمله دليل حضورش در ايران و به خصوص در مجلس، احتمالاً گزارشي كه مي خواد تهيه كنه و غيره در بيارن. اولاً انگار كه از يك كره ديگه اومده باشه طوري با اين جوانهاي خبرنگار كه همكار و هموطنش هستن و حداقل دغدغه هاي شغلي مشابه دارن صحبت مي كرد، نگاهشون مي كرد و با هيش هيش گفتن ازشون مي خواست ساكت باشن كه به شما قول مي دم حتي روساي جمهور كشوهاي ابرقدرت هم در بدترين شرايط و تحت سخت ترين فشارهاي رسانه اي، چنين برخوردي با خبرنگاران گمنام كشورهاي درجه چندم دنيا نمي كن كه البته طبيعي هم هست به هرحال جايگاه زنها و مردهايي كه به مرتبه رياست جمهوري يك كشور مي رسند كجا و جايگاه اين عروسك خيمه شب بازي يكبار مصرف باد كرده كجا!. دوم اينكه تو دنيايي كه زنها براي گرفتن حقوقشون دارن جونشون رو كف دستشون مي گيرن و هزار جور بدبختي و دشواري تحمل مي كنن - حالا از ايران بگيريد تا تركيه و فرانسه و كجا و كجا - اين آدم بيشعور با يك روسري نيم بندي كه اگه سرش نمي كرد من كمتر احساس توهين به شعور شخصي و ملي ام مي كردم خودش رو نماينده جامعه زنان آزاد در كشور ما مي دونه و به خودش اجازه مي ده به هموطنان ما و مهم تر از همه همنوعان و هموطنان خودش صرفاً به دليل اينكه خودش رو تبعه و نماينده يك كشور و شبكه تلويزيوني خارجي معروف مي دونه توهين كنه. . اينكه ما و كشورمون اوضاعش از جهات مختلف نابسامان و به هم ريخته اس قبول. اما باور كنيد زور داره هر آدمي كه احتمالاً اگه اوضاع اينقدر به هم ريخته نبود يا تقي به توقي نمي خورد الان يكي از همين افراد ول تو خيابونها بود بياد و با رفتار و نگاهي بالا به پايين با اين مردم برخورد كنه. من اصلاً مخالف ترقي و مشاركت هيچ كس به ويژه زن ها در هيچ حيطه اي نيستم و اساساً چنين حقي براي خودم و ديگران قائل نمي شم. باور كنيد من از اينكه مادرم بزور هميشه چادر شب بپوشه يا خواهر و همسرم تو گرماي تابستون مانتوي سياه آستين بلند بپوشن و حداقل حقوق اجتماعي و فردي ازشون دريغ بشه و... و ... وعذاب مي كشم و هميشه هم تلاش كردم و مي كنم كه حقوق اونها رو حداقل خودم محترم بدونم و رعايت كنم. اما اصلاً اعتقاد ندارم كه حقوق زنان و دختران مظلوم اين كشور رو بايد انگليسي ها يا آمريكايي ها بايد تامين كنن يا بهشون بشناسونن حالا به هر شكل و عنوان. هيچ فرهنگي به اندازه فرهنگهاي شرقي از جمله ايراني به زنها بها نداده. حالا اگه به هر دليل وضعيت تغيير كرده معنيش اين نيست كه همه چيز زير سوال بره و هر چيز غير از اوني كه مال خودمون بوده خوب و مطلوب به شمار بياد. خلاصه اينكه اين خانم خبرنگار هموطن ديشب خيلي من يكي رو حرص داد. اميدوارم خداوند خودش شخصاً خفش كنه يا حداقل توي يه جامعه بسته مثل همين جا گيرش بندازه تا اون وقت بفهمه كه با رفتار و حرفهاش با اون چند تا جوون خبرنگار و ميليونها بيننده چه كرده

۳ نظر:

ناشناس گفت...

آدمها خیلی حقیرند و برای اینکه از این حقارت خودشون رو خلاص کنند راهی پیدا نمیکنند. تنها کاری که بعضیها فکر میکنند نتیجه میده اینه که بقیه رو تحقیر کنند بلکه ظاهرا و برای لحظاتی هم که شده بتونند خودشون رو از این حقارت خارج کنند

ناشناس گفت...

آقای الف! دیکته 19
طبعه؟؟؟ تبعه!!!!!

من بیست و سی رو ندیدم اما دوستم برام تعریف کرد (هژیرها رو یادته؟؟)

اونم با نظر شما موافق بود.

آقاي الف گفت...

آخ، آخ. ممنون كه متذكر شديد. اصلاح مي كنم.