پنجشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۵

ميم مثل مادر

دو روز پيش من و خانم شين به همراه آقاي ر و يكي از دوستان خانم شين كه قبلاً با همسرش تو كانادا و فعلاً تو جده عربستان زندگي مي كنن و براي تعطيلات اومده ايران رفتيم سينما فرهنگ و فيلم ميم مثل مادر رو ديديم. البته بگم كه آقاي ميم و همسرش خانم الف هم قرار بود بيان كه البته تو ترافيك شريعتي گير افتادن و با سه ربع ساعت تاخير رسيدند و لذا ما نتونستيم با هم فيلم رو ببينيم (يكي طلب آقاي ميم). اما در مورد فيلم. يكي ازاون فيلم هايي كه حتماً تو سينما اشك بيننده رو در مياره. اگه بر اساس اسم فيلم فكر كردين كه فيلم محورش مادره بايد بگم گرچه خطا نكردين اما خيلي هم برداشتتون درست نبوده. ماجراي فيلم در اصل مرور مختصر، مفيد، هوشمندانه و بسيار اثر گذار قريب 10 سال زندگي يك خانواده است كه در اون پدر يك ديپلمات و مادر يك موزيسينه (ويولونيسته) . اما مادر يك مجروح شيميايي با گاز خردله و وقتي باردار مي شه متوجه مي شه كه بچه اش دچار نارسايي تنفسي و معلوليته. پدر مي خواد بچه رو از بين ببرن اما مادر تصميم مي گيره اين بچه رو به دنيا بياره و بزرگش كنه. بچه به دنيا مياد و مرده خانواده (حسين ياري) مادر رو (گلشيفته فراهاني) طلاق مي ده. اما مادره پاي همين بچه معلول كه خيلي هم باهوش، دوست داشتني و مهربونه مي ايسته و بزرگش مي كنه و ازش يك ويولونيست خوب مي سازه (بگذريم كه تو اين جامعه درندشت چه زجرها و مصيبت هايي كه نمي كشه)و..... اما بشنويد از سينما. من تو زندگيم هيچ سالن سينماي مملو از جمعيتي رو اينقدر ساكت نديده بودم. تقريباً آخر فيلم همه حاضرين تو سالن با چشم هاي پف كرده از سالن خارج مي شن. پشت سر و كنار ما چند نفر خانم و آقا اونقدر گريه كردند كه ما بيشتر درگير صداي هق هق و فين فين اونها بوديم تا ديالوگهاي تو فيلم. حتي مثل اينكه آقاي ر هم كه به ندرت گريه مي كنه چند قطره اي آبغوره گرفته بوده. خلاصه فيلم جالبيه. اگه تصميم دارين براي ديدن يه فيلم بريد به سينما حتماً اين فيلم رو بهتون توصيه مي كنيم. راستي به نقل از خانم شين ظاهراً تهيه كننده اين فيلم همون تهيه كننده فيلم مارمولكه. كارگردان فيلم هم رسول ملاقلي پوره

۲ نظر:

ناشناس گفت...

filme taghato ham khube!behetun pishnehad mikonam uno ham bebinin!!!

ناشناس گفت...

آقای الف عزیز و خانم شین گرامی اینجانب رسما از شما عزیزان به خاطر اینکه نتونستم به موقع سر قرار بیام پوزش میطلبم. انشاءالله دیگه چنین اتفاقاتی را نمیبینیم. دفعه دیگه حتما به موقع میام.