پنجشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۵

رفت

مرد، گوشه همون آسايشگاه لعنتي، شنيدم بعد از اونباري كه ديدمش يه چند باري سكته كرده بود 2 سال هم دووم نياورد. آي ملت يه راه جديد پيدا كردم اگه خواستيد يكي رو تدريجي بكشيد آسايشگاه يادتون نره، وقتي طرف مرد هم پاتون گير نيست مطمئن باشيد
رفته اي اما باز برمي گردي ،چه تمناي محالي دارم خنده ام ميگيرد

۲ نظر:

خاتونك گفت...

shiva jan midoonam alan halet bade. in joor khabar ha adamo ta moddat ha ghamgin mikone.
sarneveshte bazi az ma adam ha gham angize.

ناشناس گفت...

غم هايي را كه درك مي كنيد، حتما در رسيدن به شاديهايي كه با يادآوري دلايل وجود غم ها پديد مي آيند، ياريتان خواهند كرد.

سالگرد ازدواج فرخنده تان را تبريك مي گويم