یکشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۵

در مورد دوستان

خيلي وقته كه دلم مي خواست كمي در مورد دوستانمون بنويسم و از همه اونها به خاطر كاستي هايي كه احتمالاً داشتم عذر خواهي و به خاطر لطف هايي كه داشتن و دارن تشكر كنم. راستش گله شنيدن از دوستان خيلي وقته كه آزارم مي ده و اين در حاليه كه از صميم قلب به همه اونها علاقه دارم و احترام خيلي زيادي براشون قائلم. راستش چند روز پيش كاري كردم كه خانم شين به خاطرش كلي بهم خنديد و اون اينكه يك ليست از تمام دوستان جديد و قديم (البته تا اونجا كه ذهنم ياري مي كرد) تهيه كردم. شايد باورتون نشه اونقدر اين ليست بلند بالا شد كه براي پرينت گرفتنش مجبور شدم اسامي رو سه ستوني درج كنم. پس از تهيه اين ليست چيزي كه آرومم كرد اين بود كه ديدم تقريباً به همه كساني كه تو ليست هستن مي تونم زنگ بزنم يا حتي برم به ديدنشون و مطمئن باشم كه من رو با روي گشاده مي پذيرن. اين رو گفتم كه همه دوستان اعم از قديم و جديد يا حتي اونهايي كه احياناً به خاطر كندي ذهنم از خاطرم فراموش شدند يا اسمشون سهواً از قلم افتاده مطلع باشند كه خيلي مايليم تجديد ديدار كنيم يا صداشون رو بشنويم و مهم تر از همه اينكه با تقويت روابط دوستيمون علاقه قلبي خودمون رو بهشون ثابت كنيم. اما براي انجام اينكار به كمك تك تكشون احتياج داريم. البته اميدوارم همه دوستاني كه طي اين سال ها هميشه پيش قدم و احوال جو و كمك حال ما بودند به خاطر اين درخواست از كوره در نرن و بدونن كه ما قدر دوستي با اونها را مي دونيم و هميشه تلاش مي كنيم دوستان خوبي براي اونها باشيم. به اميد ديدار

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام عرض شد. البته اسم بنده احتمالا در فهرستي كه تهيه كرده ايد، نيست! ولي با اين حال به زور هم كه شده خود را در فهرست دوستان شما (حتي به گمان خود) ثبت مي كنم. در حال، مطالعه آرشيو نوشته هايتان مرا بسيار مشغول نموده و مجال وراجي را از اين بنده گرفته است.
علي اي حال آنگونه كه مستحضريد بنده از مخلصان شما بوده و هستم و گه گداري نيز مجالي دست مي دهد كه به بهانه مناسبتي و عرض ادبي مزاحم اوقات شوم.
با اين حال تنها به همين بسنده نموده و اوقات گرانقدرتان را با سخنان سخيف خود تلف نمي كنم.
بالاخره حق استادي به گردن باريكتر از موي ما داريد.

ذكر خير شما هميشه نقل محافل ما بوده و هست.

آرزوي سلامتي براي شما و خانواده
ارادتمند

خانم شين گفت...

از اونجا كه اسم من هم در ليست اسامي دوستان البته در اواخر ليست بود بايد بگم كه باشه حتما زنگ ميزنم كه بياي منو ببيني

ناشناس گفت...

اول یا آخر لیست مهم نیست. بودن یا نبودن در لیست مهم بود که خوشبختانه من هم بودم و از این بابت افتخار میکنم. این را بی تعارف گفتم چون واقعا از اینکه دوستی مثل شما داشتم و دارم به خودم میبالم. حتما توی همین هفته همدیگر رو میبینم. اینو بهت قول میدم.