یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۵

اندر مزاياي نظم و ترتيب

آقاي الف بر خلاف من آدم خيلي پيگير و منظمي ويه دفترچه داره كه هميشه كارهاش رو تو اون يادداشت ميكنه و يه چيز جالب تر اينكه يه بورد شيشه اي نسبتا بزرگ تو اتاق كتابخونمون داره كه معمولا كارهايي كه بايد انجام بده رو روي اون ليست ميكنه مثلا يك سري مطالعاتي كه بايد انجام بده يا اسامي آدمهايي كه كتاب بهشون قرض داده و كارهاي هفتگيش و خلاصه خيلي چيزهاي ديگه خلاصه اينكه هر كسي كه براي اولين بار بياد خونه ما هميشه يه چند دقيقه اي يه نگاهي به اين بورد مي اندازه و به نظرش جالب مي رسه و يه مورد جالبش اينه كه آقاي الف يه كتاب به اين شوهر خواهر بنده خداي من قرض داده و خب بنا به عادت روي اين بورد اينو نوشته اين خواهر من هم هر دفعه مياد خونه ما و چشمش به اين بورد ميافته شروع ميكنه به غر زدن سر آقاي ع بنده خدا كه چرا كتاب مردم رو نمياري ببين آقاي الف اينجا نوشته و اين قضيه هر بار تكرار ميشه خلاصه اينو نوشتم كه دوستان بدونند ما ميدونيم دست كيا كتاب داريم و چون خودمون تو كتاب دزدي قهاريم نميذاريم كسي كتابامون رو برداره و فكر كنه ما يادمون رفته

۲ نظر:

ناشناس گفت...

�ی�ی ���� �� ���ی ��� �ی���� ���� ����. � �ی�ی �ی�ی �ی�ی ������ ��� �� ��� �� ����� ��ی ��� ���� ����.

خانم شين گفت...

لطفا دوباره پيغام بذاريد قابل خوندن نيست