چهارشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۰

چرا بايد از آقاي اصغر فرهادي سپاسگزار باشيم؟

وقتي داشتم برنامه اهداي جوايز گلدن گلوب رو تماشا مي كردم، زمانيكه نوبت به اهداي جايزه فيلم "جدايي نادر از سيمين" رسيد با ديدن آقاي اصغر فرهادي و آقاي پيمان معادي، به عنوان يك ايراني ابتدا احساس غرور كردم اما اين احساس لحظه به لحظه جاي خودش رو به احساس سپاس از اين افراد داد. راستش اين فيلم تنها فيلمي هست كه من و خانم شين طي قريب 4 سال گذشته در سينما ديده ايم. به خاطر ديدن اين فيلم يك روز جمعه صبح زود از خواب پا شديم (!)، رادبد رو سپرديم دست مادر بزرگش، بدو بدو رفتيم سينما، خواهش و تمنا كرديم بليط گرفتيم و با دلهره نشستيم اين فيلم رو تماشا كرديم بعدش هم بدو بدو برگشتيم كه مبادا حضرت آقا از خواب بيدار شده و زندگي شيرين سايرين را در نبود ما به امولوسيون عسل و فلفل تبديل كنند. خلاصه، الان كه فكر مي كنم مي بينم ارزشش رو داشته. البته اينها كه گفتم ربطي به احساس سپاس و قدرشناسي من نسبت به عوامل فيلم نداشت. راستش خواستم لابه لا يه حرفي هم از خودمون زده باشم تا نوشته ام بيشتر يك متن شخصي و خصوصي به نظر بياد تا سياسي و اجتماعي و نظاير اون. باري، دلايلي كه به خاطر اون از آقاي فرهادي بايد ممنون باشيم:
1- به جهانيان نشان دادند كه ما هم در ايران اولاً آدم به ويژه مرد خوش تيپ به خصوص از نوع مرتب و اصلاح كرده اش داريم، ثانياً اين گروه بلدند كت و شلوار و كروات و پاپيون بپوشند و الزاماً دشداشه و لباس هاي بلند باديه نشنين ها را نمي پوشند.
2- به همه نشان دادند كه ايراني ها در بدترين حالت بهتر از فرانسوي ها و برخي از ديگر اروپايي ها، مي توانند انگليسي صحبت كنند.
3- به دنيا نشان دادند كه ما در ايران مشكلات انساني، اجتماعي و فرهنگي زيادي داريم كه اولاً به اونها كم وبيش آگاهيم و ثانياً براي اصلاحش با تمام توانمون و البته هر كدوممون به روشي تلاش مي كنيم.
4- نشان دادند كه هنر در اين سرزمين همچنان زنده است و هنرمندان و هنرشناسان در خور احترامي در آن زندگي مي كنند.

هیچ نظری موجود نیست: