پنجشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۷

رادبد


راستش خیلی وقته هم خودم دلم می خواد بیام و در مورد خیلی از اتفاقات تازه و موضوعات جالب یا مهم خودمون و پیرامونمون بنویسم و هم خانم شین نازنینم توصیه های اکید در این زمینه به حقیر داشتند. اما چه کنم فرصت نشده. راستش الان هم دیر وقته و هم من پس از مدتها به اینترنت وصل شدم و خدا می دونه چقدر ایمیل نخونده و جواب نداده دارم. فقط خلاصه کنم که در سایه صبر، تحمل و عشق خالص خانم شین ما الان یه پسر نازنین داریم که الان 12 روزشه و ما تصمیم گرفتیم اسمش رو رادبد بگذاریم. عکسش رو میگذارم تا شما هم از دیدنش مشعوف بشین. راستش فامیلهای خانم شین می گن بیشتر شبیه اونه و اطرافیان من می گن شبیه منه. من و خانم شین هنوز به اتفاق نظر مشخصی نرسیدیم. تا نظر شما چی باشه. به زودی بر می گردیم


هیچ نظری موجود نیست: