پنجشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۶

...و اما چرا غیبت ...

از اینکه چند وقتیه نشده که این وبلاگ رو بروز کنیم هم ناراحتیم هم شرمنده دوستان. اما راستش این روزها ظاهراً اما موقتاً زور روزگار سختگیر کمی به ما چربیده و حسابی گرفتارمون کرده. نگران نشید. غیر از فوت عموی من که بنده خدا این اواخر حسابی بیمار بوده و گرفتاریها و فشارهای طاقت فرسای ناشی از تلنبار شدن امور کاری و غیر کاری پس از سه روز مرخصی اجباری و رفت وبرگشت جنگی به تبریز و البته چند تا مشکل کوچیک در رابطه با تموم شدن سهمیه بنزینمون (قابل توجه دوستان سخاوتمندمون) و البته اجرایی شدن یکی ازپروژه های کاری خانم شین (که خدا نیاره اون روزی رو که کسی بخواد یه نرم افزار رو تو این مملکت اجرایی کنه) اتفاق بد دیگه ای رخ نداده. امیدواریم به زودی دوباره همه چی عادی بشه و پوزه روزگار دون به خاک مالیده بشه. خلاصه به قول سنجد: "بر می گردیم". در ضمن از همه دوستانی که به اشکال مختلف ابراز لطف کرده بودند و به ویژه جویای احوال ما در این دوران غیبت بودند صمیمانه ممنونیم

هیچ نظری موجود نیست: