چهارشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۵

معجزه

چند سال پيش كه خيلي تو خط كتاباي پائولو كوئيلو بودم ،هر وقت حوصلم از زندگي سر ميرفت ميگشتم دنبال معجزه تو روزهام با چشمهاي باز تر همه جا رو نگاه ميكردم تا شايد معجزه هر روز رو پيدا كنم گاهي وقتها هم يه اتفاقايي مي افتاد. ولي نميدونم چرا هر چي اينروزها چشمهامو گشاد ميكنم و شيشه عينكم رو پاك ميكنم خبري نيست
نكنه معجزه ها تموم شد به ما چيزي نرسيد بايد دست بكار شم معجزه توليد كنم
پي نوشت : من معجزه ام رو ديشب تو خواب پيدا كردم .راست گفتي آقاي الف عزيز، نزديكم بود من نمي ديدمش. نشونش هم اينكه امروز هوا ابريه ميبينيد همه چيز داره بر وفق مراد پيش ميره

۴ نظر:

ناشناس گفت...

من يه كارخونه معجزه سازي سراغ دارم. ته ته ته دلتو درست و حسابي بگرد! خونه معجزه اونجاست كه تو از ته ته تهش آرزوهاتو از خدا مي خواي............

فكر كنم شديم يه چيزي تو مايه هاي كوري عصاكش كور دگر شود....

آقاي الف گفت...

عزيزكم معجزه هميشه و همه جا هست. حتي تو بدترين و سخت ترين لحظه ها هم مي شه با كمي دقت ديدشون. منتهي اونقدر به ديدنشون عادت داريم كه وجودشون رو در كمال سادگي و وضوح ناديده مي گيريم. خودت گفتي سلامتي،عشق و دوستي معجزه ان. اگر ما معجزه ها رو نبينيم معنيش اين نيست كه اونها نيستند. معجزه ها هر روز براي مااتفاق مي افتند. هيچ وقت هم تمومي ندارن. به قول الكسيس كارل معجزه وقتي اتفاق مي افته كه بخواهي. پس با تمام وجود معجزه اي رو كه در انتظارش هستي رو بخواه. حتماً اتفاق مي افته

ناشناس گفت...

man ke hanooz daram mibinam mojeze haro
badesham
mojeze male kasie ke bavar nadare!
;)

خاتونك گفت...

کاش یه معجزه بشه تو دوباره تند تند آپدیت کنی