سه‌شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۵

دكتر علي شريعتي

و تو اي آموزگار بزرگ درسهاي شگفت من اي كه به من آموختي كه عشقي فراتر از انسان و فروتر از خدا هم هست و آن دوست داشتن است
(دكتر علي شريعتي)
ديروز وقتي از جلوي حسينيه ارشاد رد مي شدم به ياد گذشته ها افتادم فكر ميكنم اول دبيرستان بودم وقتي اولين بار نوشته بالا رو پشت يك كارت تبريك ديدم كه نوشته بود برگفته از كتاب كوير. من به شدت جذب اين نوشته شدم و با فاصله يكي دو روز كتاب هبوط در كوير رو خريدم نميدونم فكر ميكنم 10،15 باري تكه مربوط به هبوط رو خوندم و هر بار احساس كردم جملات جديدي رو دارم ميبينم . خيلي از كتابهاش رو تا قبل از ورود به دانشگاه خونده بودم فقط بايد يه اعتراف بكنم و اون اينكه من هيچ وقت تو كتاباش دنبال ايدئولوژي فكري شريعتي نگشتم طرز نوشتنش من رو به شدت جذب ميكرد باورتون ميشه اگه بگم من رو به عالم خلسه ميبرد انگار همه اون حرفها داره از وجود خودم برمياد حتي همين حالا هم كه دربارش حرف ميزنم حالم يه جور ديگه است سالها بعد من توي شركتي مشغول كارشدم و قرار شد يك سي دي مالتي مديا درباره زندگي شريعتي تهيه كنيم و من چقدر خوشحال بودم كه توي اين پروژه همكاري ميكنم و به همون واسطه با خانمش آشنا شدم و بعدها هم دختركوچيكشو ديدم
همه اينها رو گفتم كه بگم ديروز سالگردش بود و باز هم حسينيه ارشاد طبق معمول هر سال شلوغ بود يادم چند سال پيش يه پسر بچه اي توي مراسم سالگرد يه شعر براي شريعتي خوند پدرش گفت اسم پسرش رو به خاطر علاقه اي كه به حسينيه ارشاد به واسطه سخنرانيهاي شريعتي داشته ارشاد گذاشته. بهر حال يادش گرامي و روحش شاد
شگفتا وقتي بود نمي ديدم
وقتي مي خواند نمي شنيدم
وقتي ديدم كه نبود
وقتي شنيدم كه نخواند
چه سخت است كه وقتي چشمه اي سرد وزلال در برابرت مي جوشد و مي خروشد تو تشنه آتش باشي و نه آب
و چشمه كه خشكيد ،چشمه ازآن آتش كه تو تشنه آن بودي بخار شد و به هوا رفت تو تشنه آب باشي و نه آتش
(دكتر علي شريعتي)
خانم شين

۳ نظر:

ناشناس گفت...

من هم يك دوره خيلي پربار با آثار دكتر علي شريعتي داشتم. راستش مثل خيلي از هم سن و سال هاي ما، آثار ايشون در شكل گرفتن ذهن من هم تاثير زيادي داشته. اما همونطور كه خانم شين گفته، آثار ايشون بيش از اونكه به لحاظ جامعه شناختي يا فلسفي يا حتي ايدئولوژيك مورد توجه بوده باشه به لحاظ نوشتاري و حتي بعضاً احساسي مورد توجه قشر نوجوان و جوان قرار گرفته. گرچه من معتقدم براي رسيدن به عمق، گذر از سطح و ظاهر ضرورت داره. باري، روحش شاد

ناشناس گفت...

خدایش بیامرزد

خاتونك گفت...

من چندان با اندیشه های شریعتی میانه ای ندارم. از نظر من اون یک روشنفکر از نوع عربزده بود که اندیشه اسلامگرایی از نوع نوین داشت و با تحریف تاریخ اسلام و استادی در سخنوری سعی داشت یه چهره قابل پسند از اسلام برای جامعه درست کنه که تا حد زیادی هم موفق شد. ولی شعرهاش زیباست.